آبتینآبتین، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

اولین نوه گلم آبتین

خاطرات هشت ماهگی و جشن دندونی

1392/8/22 21:49
نویسنده : مادر جون
638 بازدید
اشتراک گذاری

بعدش یه جوجه اردک برات گرفتیم که بیچاره می خواستی کله شو بکنی.. مجبور شدیم بدیمش به فراز تا ازش مواظبت کنه...

جوجه

روزها میگذشت وشما میتونستی چند کلمه رو بگی اولین اسمی که بعد از مامان وبابا یاد گرفتی بابا احمد بود. آخه تا مدتها پدر جون رو با اسم بابا احمد میشناختی.

بله عزیز دلم....شما یواش یواش دندون در آوردی وما همچنان منتظر بودیم تا برات جشن دندونی بگیریم واین هم جشن دندونی شما.........

دندون کیندونیک ی 

وکیک دندونی 

بعدش یه جوجه اردک برات گرفتیم که بیچاره می خواستی کله شو بکنی.. مجبور شدیم بدیمش به فراز تا ازش مواظبت کنه...

جوجه

روزها میگذشت وشما میتونستی چند کلمه رو بگی اولین اسمی که بعد از مامان وبابا یاد گرفتی بابا احمد بود. آخه تا مدتها پدر جون رو با اسم بابا احمد میشناختی.

بله عزیز دلم....شما یواش یواش دندون در آوردی وما همچنان منتظر بودیم تا برات جشن دندونی بگیریم واین هم جشن دندونی شما.........

دندون کارت 

کارت دعوت

متن  

کیندونیک ی 

وکیک دندونی 

 دندونی 

 نیلو

اینم نیلوفر جون

گیفت 

اینهم گیفت برای مهمونا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)