آبتینآبتین، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره

اولین نوه گلم آبتین

ادامه خاطرات

1392/7/20 0:24
نویسنده : مادر جون
385 بازدید
اشتراک گذاری

ماشالا یواش یواش داشتی بزرگ میشدی وهر روز که میو مدی خونه ما مامان نی نی یکی از کارهاتو که یاد گرفته بودی رو تعریف میکرد.البته من وشما روزهای زیادی رو با هم بودیم. چون مامان نی نی کارهای پروژهاش عقب افتاده بود وباید به بابا رضا کمک میکرد.آخه اونها با هم کار میکردن.تازه بعضی وقتها مامان نی نی صبح با هواپیما میرفت تهران .شب برمیگشت ومن وتو پیش هم بودیم. مامان وبابا خیلی کارشون زیاد بود. ایشالا همیشه سلامت باشن.بگو  آمین.

ابتین 

از اونجا که مامان نی نی مرتب برات کتاب قصه می خوند قصه های تاتی کوچولو. شما هم به مطالعه علاقه مند شدی 

تتتتتتتتت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)